غزل(وطن مرده ی من ):
دوشینه در این مجلس شورا چه خبر بود
یک مشت اراذل همه در فکر ثمر بود
یغماگر و بیداگر و جانی همه آنجا
این خانه ی ملت به مثل محشر خر بود
آنجا همه در فکر خود و سرقت اموال
باقی پی عیاشی و درخانه دمر بود
افسوس که این ملت بیچاره نداند
این قوم وکیل نه من و بنده ی زر بود
خائن به وطن مست زر و زیور دنیا
اندیشه ی چاپیدن و در فکر ددر بود
درجلوت ابوذر وبه خلوت چو یزیدی
او مست می وقحبه ی هر کوی وگذر بود
بازیگر قدرت همه در یوزه ی ثروت
این قوم به ولله بدتر از نسل قجربود
از ریشه وبن کند به باید سر این مار
بدبختی مردم سر این مار دو سر بود
بر این وطن مرده کسی نیست ننالد
نالیدن من هم ز غم وسوز جگر بود
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: غزلیات